
دلم فیلم بلند می خواهد. . .
یه واقعیت عاشقانه. . .
با پر از سکانس های با تو بودن. . .
و یک دکمه ی تکرار. . .(!)
...
داره آروم آروم میرسه!
████▒ ۹۸%
♥♥ سال نو همگی مبارک ♥♥
اگه جای عمو نوروز بودین چی واسم کادو میآوردین !؟
برچسب ها:
بهانــه هایــت بــرای رفتـــن چـــه بچـگانــــه بــــود
چــــه بیقــــرار بــــودی زودتـــر بـــروی . . .
از دلـــی کـــه روزی . . .
" بـــی اجــــازه " وارد آن شـــــدی !!
برچسب ها:
ﮔﺎﻫﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﺧﯿﻠﯽ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮐﻪ !
ﯾﻌﻨﯽ ﻃﺮﻑ ﺍﺯﺕ ﻗﻄﻊ ﺍﻣﯿﺪ ﮐﺮﺩﻩ . . .
ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺍﻫﻞ ” ﺩﺭﮐﯽ ” ، ﻧﻪ ﺍﻫﻞ ” ﮔﻔﺘﮕﻮ ”
برچسب ها:
غم انگیزترین جدایی اونی بود که. . .
نه کسی گفت چــــــــــــــــــــرا؟
و. . .
نه کسی فهمید چــــــــــــــــــــرا؟
برچسب ها:
وقتی به تو فک میکنم از همه دلسرد میشم
تنهام تویه خیابونام
از تو دارم سرد میشم
هیچکس بجز خیال ِ تو با من قدم نمیزنه
حس میکنم کنارمی
هنوز سرت رو شونم ِ
♪♪♪
اینجا روزا بدون ِ تو شکل ِ همه
هیشکی نمیدونه دنیام
بی تو جهنم ِ
احساس ِ تو به من یه حس ِ مبهم ِ
بی تو مرگ ِ من
مسلم ِ
نمی تونم راحت باهات حرف بزنم
همیشه از تو باهمه
حرف میزنم
حس ِ تو تنها سوالم ِ
بی تو مرگ ِ من مسلم ِ
♪♪♪
لحظه به لحظه ی ِ بودن ِ باتورو دوره کردم
من خدارم.خسته کردم
تنها نشستم و عکساتو غرق ِ گریه کردم
دیگه رو به مرگم
بگو برمیگردم
بگو برمیگردم
♪♪♪♪♪♪
شبا به گریه میخوابم به بالش مشت میکوبم
نمیدونی چقدر سخته
که مجبورم بگم خوبم
هزار سال بگذره بازم تنم بوی ِ تورو میده
دروغ ِ هیچکسی هرگز …
.
اینجا روزا بدون ِ تو شکل ِ همه
هیشکی نمیدونه دنیام
بی تو جهنم ِ
احساس ِ تو به من یه حس ِ مبهم ِ
بی تو مرگ ِ من
مسلم ِ
نمی تونم راحت باهات حرف بزنم
همیشه از تو باهمه
حرف میزنم
حس ِ تو تنها سوالم ِ
بی تو مرگ ِ من مسلم ِ
.
لحظه به لحظه ی ِ بودن ِ باتورو دوره کردم
من خدارم خسته کردم
تنها نشستم و عکساتو غرق ِ گریه کردم
دیگه رو به مرگم
بگو برمیگردم
لحظه به لحظه ی ِ بودن ِ باتورو دوره کردم
.
تنها نشستم و عکساتو غرق ِ گریه کردم
.
لحظه به لحظه ی ِ بودن ِ باتورو دوره کردم
من خدارم خسته کردم
تنها نشستم و عکساتو غرق ِ گریه کردم
دیگه رو به مرگم
بگو برمیگردم
...
بهترین آهنگ زندگیم
برچسب ها:
فقط رفت بدون کلامی که بوی اشک دهد …
فقط رفت بدون نگاهی که رنگ حسرت داشته باشد …
فقط رفت … فقط رفت و من شنیدم که توی دلش گفت : راحت شدم …
برچسب ها:

وقتی از او پرسیدند که چطور است که او غمگین نیست، او جواب داد: «چرا باید احساس بدی داشته باشم؟
جوانی بود که عاشق دختری بود. دختر خیلی زیبا و زرق و برق دار نبود، اما برای این جوان همه چیز بود. جوان همیشه خواب دختر را میدید که باقی عمرش را با او سپری میکند. دوستان جوان به او میگفتند: «چرا اینقدر خواب او را می بینی وقتی نمیدانی او اصلاً عاشق تو هست یا نه؟ اول احساست را به او بگو و ببین او تو را دوست دارد یا نه.»
جوان فکر میکرد دختر او را دوست دارد. دختر از اول میدانست که جوان عاشق اوست. یک روز که جوان به او پیشنهاد ازدواج داد، او رد کرد. دوستانش فکر کردند که او به هم خواهد ریخت و به مواد اعتیادآور روی خواهد آورد و زندگیش تباه خواهد شد. اما با تعجب دیدند که او اصلاً افسرده و غمگین نیست.
وقتی از او پرسیدند که چطور است که او غمگین نیست، او جواب داد: «چرا باید احساس بدی داشته باشم؟ من کسی را از دست دادم که هرگز عاشق من نبود و او کسی را از دست داده است که واقعاً عاشق او بود.»
به دست آوردن عشق واقعی سخت است. عشق یعنی خود را فدای دیگری کردن بدون هیچگونه چشمداشتی، و اگر فردی این را رد میکند، اوست که مهمترین چیز در زندگی را از دست داده است. پس هرگز احساس افسردگی و دلشکستگی نداشته باشید.
برچسب ها:
تو در مورد دلتنگی واقعی چیزی نمیدونی چون این تنها زمانی اتفاق می افته،
که کسی رو بیشتر از خودت دوست داشته باشی !
من او را دوست داشتم
برچسب ها:
زن و شوهر جوانی سوار بر موتور سیکلت در دل شب می راندند...
آنها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند...
زن جوان : یواش تر برو من می ترسم!
مرد جوان : نه ، اینجوري خیلی بهتره!
زن جوان : خواهش می کنم ، من خیلی می ترسم!
مرد جوان : خوب ، اما اول باید بگی دوستم داري...
زن جوان : دوستت دارم ، حالا می شه یواشتر برونی ...
مرد جوان : مرا محکم بگیر...
زن جوان : خوب ، حالا می شه یواشتر برونی ؟
مرد جوان : باشه ، به شرط این که کلاه کاسکت مرا برداري و روي سرت بذاري ، آخه نمی تونم راحت برونم ، اذیتم می کنه .
.
.
.
.
روز بعد روزنامه ها نوشتند :
«. برخورد یک موتور سیکلت با ساختمان حادثه آفرید »
.
.
.
در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتور سیکلت رخ داد ، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگري درگذشت...
مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود. پس بدون این که زن جوان را مطلع کند با ترفندي کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت و خواست براي آخرین بار دوستت دارم را از
زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند...
برچسب ها: